https://hamkhone.ir/member/136697/blog/view/297727/داستان-ده-دلار/
مردي ديروقت، خسته و عصباني از سر كار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود.بابا ! يك سوال از شما بپرسم؟- بله حتماً. چه سوالی؟بابا شما براي هر ساعت كار چقدر پول مي گيريد؟مرد با عصبانيت پاسخ داد : « اين به تو ربطي ندار… ( ادامه متن در لینک بالا )